Perdic | زمین سرویس سمت راست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (5960 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	right court U	زمین سرویس سمت راست

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	deuce court U	زمین سرویس سمت راست تنیس
Other Matches

	center field U	قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
	off side U	سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
	off U	خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
	half court U	زمین سرویس
	hand in U	سمت زمین سرویس
	left court U	زمین سرویس سمت چپ
	odd court U	زمین سرویس سمت چپ
	in side U	سمت سرویس زمین
	in side U	سمت سرویس زمین اسکواش
	ad court U	زمین سرویس سمت چپ تنیس
	half court U	قسمت سرویس زمین تنیس
	hand in U	سمت زمین سرویس اسکواش
	alley U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	alleyways U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	alleys U	منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
	dexiotropous U	واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
	dexiotropic U	واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
	chinaman U	زمین خوردن و بلند شدن توپ توپ انداز چپ- دست بطرف توپزن راست دست
	attention to port U	احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
	The main road bears to the right. U	این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
	broadband ISDN U	سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
	bi directional U	چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
	letting U	سرویس خطا سرویس بد
	let U	سرویس خطا سرویس بد
	lets U	سرویس خطا سرویس بد
	one two U	ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
	To lead an idle life. U	راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
	orthotropous U	دارای تخمک راست راست اسه
	plain dealing U	معامله راست حسینی راست باز
	lob serve U	سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
	faults U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	faulted U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	fault U	خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
	columnleft U	فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
	half face U	نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
	underhook U	گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
	out side U	دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
	side step U	فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست
	right justify U	هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست
	touch judge U	هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
	clowns U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clowning U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clowned U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	clown U	دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
	ground return U	انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
	hercules U	نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
	geotaxis U	گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
	inductive earthing U	زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
	pancake U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	pancakes U	در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
	regulus U	نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
	frost heave U	برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
	nap of the earth U	از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
	honest john U	نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
	guide left U	فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
	geognosy U	زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
	to break up U	از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
	tellurian U	ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
	perelotok U	زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
	sergeants U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	rolling terrain U	زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
	styx U	نوعی موشک زمین به زمین دریایی
	sergeant U	گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
	covenant runing with land U	شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
	half left U	فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست
	after sales service U	سرویس
	in U	خط سرویس
	in- U	خط سرویس
	service dog U	سگ سرویس
	medical response dog U	سگ سرویس
	assistance dog U	سگ سرویس
	service U	سرویس
	centermark U	خط سرویس
	service line U	خط سرویس
	serviced U	سرویس
	no man's land U	زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
	aces U	امتیاز سرویس
	telephone service U	سرویس تلفن
	ace U	امتیاز سرویس
	truckline U	سرویس باربری
	kick serve U	سرویس پیچشی
	underhand service U	سرویس ساده
	windmill service U	سرویس چکشی
	lubritorium U	چاله سرویس
	short service line U	خط سرویس کوتاه
	sevice kick U	ضربه سرویس
	service stairs U	پلکان سرویس
	service over U	خطای سرویس
	service area U	منطقه سرویس
	service echelon U	ردههای سرویس
	side out U	خطای سرویس
	information service U	سرویس اطلاعاتی
	serviced U	بنگاه سرویس
	air line U	سرویس هوایی
	backcourt U	پشت خط سرویس
	serviced U	سرویس کردن
	service U	بنگاه سرویس
	service U	سرویس کردن
	cannon balls U	سرویس چکشی
	let U	سرویس خطا
	lets U	سرویس خطا
	letting U	سرویس خطا
	cooking set	سرویس پخت و پز
	hand out U	خطای سرویس
	aditional service U	سرویس اضافی
	after sales service U	سرویس خدماتی
	cannon ball U	سرویس چکشی
	american twist U	سرویس چرخشی
	contour flying U	پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
	redstone U	موشک زمین به زمین رداستون
	pervious ground U	زمین تراوا زمین نفوذپذیر
	lacrosse U	نوعی موشک زمین به زمین
	pershing U	موشک زمین به زمین پرشینگ
	biosphere U	قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
	tea set U	سرویس چای خوری
	field service U	پشتیبانی سرویس رزمی
	service charge U	سرویس مهمانخانه وغیره
	duplicate service U	سرویس خدماتی دوبله
	service court U	محل فرود سرویس
	on line information service U	سرویس اطلاعاتی مستقیم
	dow jones/retrieval service U	سرویس خبری دو جونز
	wide area telephone service U	سرویس تلفنی گسترده
	side out U	خراب کردن سرویس
	servicing U	سرویس کردن خودروها
	hook service U	سرویس برگردان والیبال
	infrastructure U	ساختار یا سرویس ابتدایی
	tea service U	سرویس چای خوری
	tea services U	سرویس چای خوری
	communications server U	سرویس دهنده مخابراتی
	tea sets U	سرویس چای خوری
	out U	دریافت کننده سرویس
	service ace U	امتیاز سرویس تنیس
	out- U	نوبت سرویس اسکواش
	out- U	دریافت کننده سرویس
	out U	نوبت سرویس اسکواش
	outed U	نوبت سرویس اسکواش
	railroad service U	سرویس راه اهن
	outed U	دریافت کننده سرویس
	customer service technician U	تکنسین سرویس مشتری
	cumpuserve U	سرویس اطلاعاتی کامپیوتر
	bibliographic retrieval service U	سرویس بازیابی کتابشناسی
	intelligent building U	[ساختمانی با سرویس هوشمند]
	back boundary line U	محوطه پشت خط سرویس
	change of service U	تعویض سرویس والیبال
	interrupt serrice routine U	روال سرویس وقفه
	out of hand serve U	سرویس پایین دست
	contour flight U	پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
	talik U	زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
	little john U	موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
	replenishing U	سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
	replenished U	سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
	replenish U	سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
	replenishes U	سرویس وسوختگیری هواپیماها تجدیدسوخت
	service court U	محل فرود سرویس اسکواش
	front court U	محوطه جلو خط سرویس اسکواش
	army service area U	منطقه سرویس نیروی زمینی
	hand out U	حریف دریافت کننده سرویس
	hand out U	خراب کردن سرویس اسکواش
	no-man's land U	منطقه بین خط سرویس و خط پایانی
	Service Included U	سرویس حساب شده است.
	supply U	تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
	supplying U	تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
	supplied U	تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
	drop U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropped U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	dropping U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	drops U	گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
	compass rose U	دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
	permafrost U	لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
	critical point U	نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
	self-service U	بدون مسئول توزیع سلف سرویس
	down U	خطای سرویس توپ خارج از بازی
	self service U	بدون مسئول توزیع سلف سرویس
	Is service included? U	آیا سرویس حساب شده است؟
	prestel U	سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
	ten year device	وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
	travel agent U	بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
	replacement service U	سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
	replacement bus service U	سرویس جایگزین رفت و آمد [حمل و نقل]
	service line U	حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
	travel agents U	بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
	America Online U	بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
	principal U	قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
	principals U	قسمت یا سرویس نظامی لاحق از نظر اماد و تدارکات
	toss a coin for choice of service of cou U	شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
	third U	شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
	thirds U	شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
	geomagnetism U	نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
	topography U	نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
	bundle U	دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
	bundling U	دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
	serviced U	توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
	bundles U	دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
	service U	توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
	throwing U	باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
	name U	کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
	telesoftware U	نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
	teleinformatic services U	هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
	throw U	باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی
	throws U	باخت عمدی پرتاب توپ به بالا در موقع سرویس فنون پرتابی